بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی تلاشی است برای تفکر و نقد جزم‌هایی که ما را به حرکت واداشته و دل‌های ما را با خود می‌برد.
اگر اندکی تردید در این راه و دل‌سپاری به آن ایجاد شده باشد، پس باید بازاندیشید و قوام افکار و رفتار خود را بازبینی کرد.

بازاندیشی در کار فکر کردن و بازخوانی افکار گذشته است.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

تحول 7

دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۳۵ ق.ظ

تحول : هفتم

روش‌شناسی

"سنجش نقادانۀ" باورهای خود و ادعاهای دیگران مهمترین شرط سالم سازی فضای فرهنگی امروز کشور ما است. در عالم نظر که بستر اَعمال و فرهنگ‌ها است، آنقدر دردها بسیار است که شاید فوری‌ترین درمان پالایش اندیشه‌ها است و بدین طریق قوام دادن باورهای کمتر ولی محکم‌تر.

متاسفانه در حالی که در باورهای ناپایدار و ناموزون غوطه‌وریم و از سویی تیغه ریاسالاری دین و ایمان همگان را هدف گرفته و از سویی دیگر تظاهر به دین‌باوری و دینداری استخوان باورهای مذهبی را شکسته، ما به جای پالایش اندیشه‌ها و شناسایی سره از ناسره، به فربه‌سازی بیش از پیش باورها مشغولیم و همه دستگاه های تبلیغاتی دینی و ملی و مجازی و... به این کار مشغول. 

در روزگاری که جهانبینی‌های ما نسبت به خدا و جهان و مردم و سیاست و... به یک کاریکاتور بسیار زشت و نا موزون تبدیل شده که در هر بخشی از پیکره آن پُر است از دمل‌های چرکین و متورم "خرافات"، و زخم کاری "انگاره‌های متناقض" و انگل "همراهی با باور عموم" و از همه بدتر رخنه سرطان شک‌ها و تردیدهای وارسی نشده درونی، چه جای تبلیغات، باورسازی و فربه کردن عقاید؟   

ما در تناقض دایمی نسبی‌باوری و در عین‌حال ایمان‌گرایی جان می‌دهیم بی آنکه سودی عایدمان گردد. تکلیف حدود سنت را نمی‌دانیم و عاشق دلباخته مدرنیته هستیم، از درون سنتی و از بیرون متجددیم. در روابط فردی هوای گذشته داریم و در روابط خارجی دم از تجدد می‌زنیم، حسنات سنت را از دست داده‌ایم و سیئاتش را نگه داشته‌ایم و بدا به حالمان که سیئات مدرنیته را گرفته و حسناتش را باور نداریم. و در یک کلام شده ایم همان "شتر گاو پلنگ" ضرب‌المثل‌ها.

سجش نقادانه باورها، نیشتری به دمل‌های چرکین در پیکر جهان‌بینی‌ها است. تصفیه خون جاری در رگ‌های فکر و ذهن است. سبک کردن تن اندیشه برای سرعت گرفتن و حرکت بهتر و بیشتر است. و البته که وقتی سنجش عقلانی را پایه تصفیه باورها کردیم باید به درد "کنارگذاشتن" پاره‌ای از انگاره‌ها و عادت‌های فکری تن دهیم و مقاومت نکنیم.

        شرح این هجران و این خون جگر                                این زمان بگذار تا وقت دگر 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۲۰
عباس اسکندری

نظرات  (۱)

۲۰ دی ۹۵ ، ۲۳:۳۶ میثم علی زلفی
به نظرم همان آفت شفاهی بودن مدعیات (که در پست پیشین خانم بنیادی به آن اشاه کرده اند) یکی از بزرگترین مشکلات کنونی ماست که فراوان دردسر ساز است وما را بدون محصول مشخص و قابل عرضه قرار داده است. (ممکن است سینه ها پر از علم های ناب هم باشد اما حتما گوش لازم است تا بیرون ریخته شود)
مکتوب کردن مدعیات وقتی در میان عالمان رایج نباشد به تبع آن نباید از مردم کوچه و بازار انتظار داشت که از فلان شیاد زبر دست فریب نخورند چون اندیشیدن را در حال مشافهه یاد گرفته اند نه تمرکز بر متون و دقائق استدلال. (که البته هر دو نوع اندیشیدن لازم است)
البته منظورم مباحثات دروس نیست که آن بسیار نیکو و عالی است ولی در مقام تولید علم اینگونه عمل کردن جز کلی گویی و فرار از نقد منتقدین سودی ندارد.
پاسخ:
همینطور است. خوب اشاره فرمودید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی