تحول 7
تحول : هفتم
روششناسی
"سنجش نقادانۀ" باورهای خود و ادعاهای دیگران مهمترین شرط سالم سازی فضای فرهنگی امروز کشور ما است. در عالم نظر که بستر اَعمال و فرهنگها است، آنقدر دردها بسیار است که شاید فوریترین درمان پالایش اندیشهها است و بدین طریق قوام دادن باورهای کمتر ولی محکمتر.
متاسفانه در حالی که در باورهای ناپایدار و ناموزون غوطهوریم و از سویی تیغه ریاسالاری دین و ایمان همگان را هدف گرفته و از سویی دیگر تظاهر به دینباوری و دینداری استخوان باورهای مذهبی را شکسته، ما به جای پالایش اندیشهها و شناسایی سره از ناسره، به فربهسازی بیش از پیش باورها مشغولیم و همه دستگاه های تبلیغاتی دینی و ملی و مجازی و... به این کار مشغول.
در روزگاری که جهانبینیهای ما نسبت به خدا و جهان و مردم و سیاست و... به یک کاریکاتور بسیار زشت و نا موزون تبدیل شده که در هر بخشی از پیکره آن پُر است از دملهای چرکین و متورم "خرافات"، و زخم کاری "انگارههای متناقض" و انگل "همراهی با باور عموم" و از همه بدتر رخنه سرطان شکها و تردیدهای وارسی نشده درونی، چه جای تبلیغات، باورسازی و فربه کردن عقاید؟
ما در تناقض دایمی نسبیباوری و در عینحال ایمانگرایی جان میدهیم بی آنکه سودی عایدمان گردد. تکلیف حدود سنت را نمیدانیم و عاشق دلباخته مدرنیته هستیم، از درون سنتی و از بیرون متجددیم. در روابط فردی هوای گذشته داریم و در روابط خارجی دم از تجدد میزنیم، حسنات سنت را از دست دادهایم و سیئاتش را نگه داشتهایم و بدا به حالمان که سیئات مدرنیته را گرفته و حسناتش را باور نداریم. و در یک کلام شده ایم همان "شتر گاو پلنگ" ضربالمثلها.
سجش نقادانه باورها، نیشتری به دملهای چرکین در پیکر جهانبینیها است. تصفیه خون جاری در رگهای فکر و ذهن است. سبک کردن تن اندیشه برای سرعت گرفتن و حرکت بهتر و بیشتر است. و البته که وقتی سنجش عقلانی را پایه تصفیه باورها کردیم باید به درد "کنارگذاشتن" پارهای از انگارهها و عادتهای فکری تن دهیم و مقاومت نکنیم.
شرح این هجران و این خون جگر این زمان بگذار تا وقت دگر
مکتوب کردن مدعیات وقتی در میان عالمان رایج نباشد به تبع آن نباید از مردم کوچه و بازار انتظار داشت که از فلان شیاد زبر دست فریب نخورند چون اندیشیدن را در حال مشافهه یاد گرفته اند نه تمرکز بر متون و دقائق استدلال. (که البته هر دو نوع اندیشیدن لازم است)
البته منظورم مباحثات دروس نیست که آن بسیار نیکو و عالی است ولی در مقام تولید علم اینگونه عمل کردن جز کلی گویی و فرار از نقد منتقدین سودی ندارد.