بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی تلاشی است برای تفکر و نقد جزم‌هایی که ما را به حرکت واداشته و دل‌های ما را با خود می‌برد.
اگر اندکی تردید در این راه و دل‌سپاری به آن ایجاد شده باشد، پس باید بازاندیشید و قوام افکار و رفتار خود را بازبینی کرد.

بازاندیشی در کار فکر کردن و بازخوانی افکار گذشته است.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

تحول 3

سه شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۴ ب.ظ

سوم:

متن و مشخصاً متون درسی در مدارس، دانشگاه‌ها و حوزه‌ها در تحول فرهنگی، اهمیت محوری دارند. شاید برخی گمان برند این امر چندان مهم نیست و می‌توان با پیگیری جدی دانشجویان با انتخاب اساتید بهتر یا رجوع به کتب شایسته، این مشکل را به‌راحتی برطرف کرد. اما تجربه چیز دیگری می‌گوید.

در حقیقت تعداد کسانی که فراتر از کتب درسی مرسوم و دستوری به موضوعات و تأملات علمی مستقل می‌پردازند، بسیار محدودند. بیشتر دانش‌آموزان و دانشجویان جز همین کتاب‌های رایج را مطالعه نمی‌کنند؛ بخصوص که نظام امتحانی نیز نص‌محور است نه محتوامحور.

در گذشته در میان اساتید و مقامات علمی حوزه و دانشگاه همواره نگاهی انتقادی به کتب قدیمی وجود داشت. ولی در عین‌حال حمایت از آن بسیار کم بود. مثلاً مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی و مرحوم آیت‌الله‌العظمی میلانی طرفدار تغییر متون درسی قدیمی حوزه بودند، حتی مدارسی مثل "مدرسه حقانی" کم و بیش با این رویکرد تاسیس شد، اما روند غالب حتی تغییر در رسم‌الخط کتب درسی سنتی را نیز برنمی‌تافت؛ چه‌رسد به محتوای آن. و مع‌الاسف کفۀ مخالفان همواره سنگین‌تر بود.

در دانشگاه‌ها نیز به جز کُتبی که معمولاً برای تدریس عمومی انتخاب و نوشته می‌شود، در سنجش نیازهای بومی و مسائل داخلی، "علم" و "مشکل" در کنار هم و همراه هم رشد نیافته‌اند. از این رو کتب درسی عموماً پاسخگوی مسائل و مشکلات "ما" نبوده و درحقیقت رونوشتی از دردها و مشکلات سایر جوامع و راه‌های پیشنهادی درمان آنها است. یعنی جوامعی که کتاب را از آن مبداء ترجمه کرده‌ایم و به‌خورد دانشجویانمان می‌دهیم.    

پس از انقلاب، چندی موضوع تغییر کتب درسی مطرح بود که با فروکش تندباد "دینی شدن علوم" و ناکامی آن مجدداً به آغاز راه بازگشتیم؛ و هرگز ندانستیم که اگر روند اسلامی‌کردن علوم و دروس تحقق نیافت، این به معنی سلامت و صحت شکل قبلی ترویج دانش در کشور نیست، بلکه راه چیزی دیگر است. یعنی تولید علم با نگاه به مسائل بومی و مشکلات ملی.  

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۲۳
عباس اسکندری

نظرات  (۱)

۲۷ آذر ۹۵ ، ۱۱:۵۱ آسیه سادات بنیادی
سلام. موضوع مهمی است. 
محتوا در نظام اموزشی ما مساوی شده با کتاب و متن!! و استاد انگار فقط موضح مطالب یک کتاب معین است. متاسفانه حتی در سطح دکتری هم گاه همینطور است. دانشجو و طلبه هم از استادی که منبع!!! مشخص برای درس تعیین نکند حتی اگر بر اساس بروزترین متد و محتوا تدریس کند ناراضی و شاکی هستند.

پاسخ:
همانطور که اشاره کردید، مشکلات ساختاری در فرهنگ ما بسیار عمیق است. در دانشگاه مثلث دانشجوی بی انگیزه، استاد کم سواد ( یا کاسب*) و نظام آموزشی غلط دست به دست هم داده و به افول دانش انجامیده است. این وضع بخصوص در علوم انسانی بیشتر مشاهده میشود. عدم بکارگیری فارغ التحصیلان دانشگاهی در رشته های خود یا نزدیک ، باعث شده که دانشجو در حین تحصیل بداند که چه بیاموزد یا نیاموزد، در بهترین حالت در سمت یا جایی بکار گماشته میشود که نسبتی با رشته تحصلی اش ندارد. خوب ! اصلا چرا رنج اموختن را به خود هموار کند؟ استادها هم اغلب به روز نبوده ، کم مطالعه و تنها به فکر تعداد بیشتر پروژه های دارای حمایت مالی هستند یا پایان نامه و... خلاصه دانش کجا بود؟ و این رشته سر دراز دارد. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی