بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی تلاشی است برای تفکر و نقد جزم‌هایی که ما را به حرکت واداشته و دل‌های ما را با خود می‌برد.
اگر اندکی تردید در این راه و دل‌سپاری به آن ایجاد شده باشد، پس باید بازاندیشید و قوام افکار و رفتار خود را بازبینی کرد.

بازاندیشی در کار فکر کردن و بازخوانی افکار گذشته است.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

نو شدن با مشروطه (1)

شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۲۲ ب.ظ

نو شدن با مشروطه (1)

      سالیان درازی است که فرایند مدرن شدن در ایران از سوی دولت‌ها و نخبگان به انحای مختلف و بعضاً کاملاً مخالف پیجویی و دنبال می‌شود. جنبش یا انقلاب مشروطه نیز که به عنوان نماد مدرن شدن ایران شناخته می‌شود بیشتر به لحاظ امکانی برای نوشدن درنظر آورده می‌شود تا پیجویی اهدافی مثل احقاق حق سیاسی ملت، تلاشی که ظاهراً از آغاز بی توفیق مانده و از رسیدن به اهداف خود باز ماند.

       پس از 150 سال تلاش برای مدرن شدن، هنوز درباره چرایی عدم وصول به توسعه و تکامل تاریخی ایران بحث‌ها و نظریات متفاوت جریان داشته و هر از گاه نظریه ای جدید بر نظریات گذشته افزوده می شود. فقدان نظریه مدرن شدن، عدم رسوخ مدرنیزم در لایه‌های اجتماعی، مخالفت قدرتمند سنت‌گرایان، فقدان طبقه مناسب برای نمایندگی فکر و نوع خاص معیشت و زندگی مدرن، وارداتی بودن، واکنشی بودن و ده‌ها تئوری دیگر همواره مطرح بوده و مطرح می‌شود.

       درخلال جنبش مشروطه، سطح وسیعی از مردم درجریان مطالبات تجددخواهانه قرار گرفتند. رسانه های محدود مشروطه خواهی به تبلیغ برخی از مهمترین اصول تحول و تجدد پرداختند. وبه مرور مفاهیمی چون «حق ملت»، «حق رای»، «نظم»، «قانون» و «محدودیت سیاسی پادشاه» در لایه‌های طبقات شهری و به‌میزان کمتر در اقشار پایین‌تر جامعه جاری و ساری شد. گفتمان تجدد دیگر گفتمان گروه محدودی از روشنفکران و اقشار تحصیل کرده ‌نبود؛ بلکه تقریباً گفتمان بخش عمده‌ای از مردم شهری و برخی ایلات و نواحی کشور نیز بود. اعتراضات عمومی مردم همراه با نخبگان فکری و دینی، تظاهرات و بست نشینی‌های مکرر آنان و نهایتاْ انسجام و قیام یکپارچه مشروطه خواهان، منجر به عقب نشینی شاه برای تاسیس عدالتخانه و سرانجام صدور فرمان موسوم به فرمان مشروطه در 18شعبان 1324 ه .ق شد. فرمانی که در آن تاسیس مجلس‌شورای‌ ملی اعلام شده ‌بود. این اولین ظهور ساختاری و نهادی یکی از مهمترین اصول مدرنیته یعنی « حق حاکمیت مردم» بود. اصلی که نهادی شد اما نهادینه نشد.

        انقلاب مشروطه در اندک زمانی پس از وقوع به دلایل مختلف با ناکامی موضوعی و یا اهداف دراز مدت مواجه شد و خیلی زود شور و نشاط توسعه و آزادی جای خود را به مطالبه امنیت و رفاه داد. هر چند که برخی از اندیشمندان  به صراحت یادآور شده اند که « شکست انقلاب مشروطیت شکست آزادیخواهی در آن دوران ایران بود، ولی الزاماً به معنای شکست تجدد خواهی نبود.»[1] آنچنان که در سطور بعدی به تفصیل بیان خواهد گشت ماهیت واکنشی مشروطه‌خواهی نوعی خاص از قرائت سیاسی تجدد‌خواهی را به دیگر قرائت‌ها و دیگر عرصه‌های مدرنیته  فائق کرد. در یک بررسی کلی می‌توان ادعا کرد که در واقع تجددخواهی ایرانی در ابتداء در قالب « رویکرد سیاسی ناسیونالیسم» برای جبران عقب‌ماندگی و انحطاط تاریخی ایران ظهور نمود و در آن «جنبش آزادیخواهی» خیلی زود مستهلک شد. زیرا در طول تاریخ معاصر ایران (از آغاز اصلاحات عباس میرزا) تا کنون همواره مسئله وصول به معیشت نو و تکنولوژی پیشرفته بر توسعه سیاسی و مفاهیم مرتبط بر آن غلبه داشته و مورد مطالبه عامه مردم قرار داشت. به همین دلیل باید گفت واکنشی بودن که منجر به تک ساحتی شدن تجدد‌خواهی در ایران شد، اولین نشانه های ضعف و نقصان فکر مدرن را در ایران عیان می نماید. این طفل در همان آغاز از مادر ناقص زاده شد.


[1] - مصاحبه رامین جهانبگلو با جمشد بهنام و دکتر توکلی طرقی، ایران درجستجوی مدرنیته، ص 14


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۰۷
عباس اسکندری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی