بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی تلاشی است برای تفکر و نقد جزم‌هایی که ما را به حرکت واداشته و دل‌های ما را با خود می‌برد.
اگر اندکی تردید در این راه و دل‌سپاری به آن ایجاد شده باشد، پس باید بازاندیشید و قوام افکار و رفتار خود را بازبینی کرد.

بازاندیشی در کار فکر کردن و بازخوانی افکار گذشته است.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

تحول 4

يكشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۹ ق.ظ

چهارم:

   راست گفته‌اند که واژه تحول برای عالَم سنت و سنتگرایان ترس‌آور است. تحول اغلب نوعی طغیان به جریان عادی سنتی تلقی شده و سنت نیز همیشه حامیان و هواداران خود را دارد؛ و این "دلواپسان" را تاب "تحول" نبوده و لذا تاب "تحمل" هم ندارند.

    از عمده دلایل عُلقه سنت با روندهای گذشته، علاقه آنان به نص‌های محوری و کانونی در فضای سنت است. برای سنت‌گرایان هیچ حرفی تازه نیست. هر حرفی را قبلاً نیاکان یا نصّ‌مقدس گفته و حُکمش را داده‌ است. هر تحولی،انقلابی علیه حقیقت است؛ و از این رو برای حفاظت از حقیقت، با تحول در می‌آویزند. 

     بی‌راه نیست که می‌بینیم سنت‌گرایی با "عقل‌گرایی" صرف نیز سر سازگاری ندارد. و تفکر عقلانی و زندگی سنتی اغلب پارادکسی سخت و حل ناشده در "جوامع در حال گذر"، یا درحال تحول باقی مانده‌است.

    بررسی ظهور سنت در جریان موسوم به "اخباری" یا "اهل‌حدیث" در حوزه مباحث کلامی و اعتقادی به عنوان مثالی گویا می‌تواند تا اندازه‌ای زوایای موضوع را روشن کند. زیرا وجه مشترک این دو جریان تقید هر دو به تفسیر متنی "نقل" و عدم عدول از مدلول ظاهری آن‌ است. 

      هر دو جریان تنها در ظرف مدلولی و منطوقی نص مقدس (آیات و حدیث و روایات) مجال تفکر دارند و بیرون از آن حیطه ممنوعه است. وقتی چنین نگرشی مثلاً در حوزه "فقه" حاکم گردد، آنوقت آن پیش می‌آید که آمد.

      در سال ۱۳۴۰شمسی عده‌ای از مردم اصفهان در محضر آیت‌الله خویی (ره) درباره‌ی حکم شرعی استفاده از ضبط‌صوت درخواست فتوا می‌کنند. "با این وسیلۀ جدید چه کنیم؟" و آیا "خرید و فروش آن جایز است؟" و پرسش‌هایی از اینگونه!  این درحالی است که پیش‌تر فتوای مراجعی چون آیات عظام حجت، صدر، فقیه سبزواری و… ( رحمه الله علیهم) مبنی بر منع آن وجود داشت. درباره استفاده از رادیو، دوشِ‌حمام، مدارس جدید، نوشیدن چای و مصرف قند و... نیز این گونه سوالات مطرح بود و البته به عنوان مسائل مستحدثه و "نو" پرسش از آنها کاملاً طبیعی بود.

     ولی پاسخ‌های مذکور برای نوگرایان، عقل‌محوران و حتی طایفه‌ای از "فقیهان اصولگرا" بسیار عجیب و به کلی دور از اقتضاء زمان و مکان و در پاره ای از موارد حتی غیر منطبق با ملاکات عادی و علمی "فتوا" به نظر می‌رسید. این فتاوی کاملاً در درون منطق اخباری و با ملاک "احتیاط" ارائه می‌شد. بگذریم از اینکه آیت‌الله‌خویی در چنین موردی پاسخ فرموده بودند که: «جایز است و استفاده در مسیر حلالش بلامانع می‌باشد». که البته هرچند برای فرهنگ فقهی آن دوران، کم و بیش غریب بود؛ ولی برآمده از تفکر اجتهادی- اصولی ایشان بود.

       نص‌گرایی یک پارادایم است. در این پارادایم آنچه در پس اذهان اندیشمندان نص‌گرا نهفته است این است که معنا و مفاد نص (کلام، اثر، یا متن) روشن است و ظاهر - و فقط ظاهر - ملاک فهم باطن و مضمون است و بیرون از لفظ و مدلولات لفظی، هیچ ملاک و وسیله‌ای دیگر برای تفسیر متن و نص وجود ندارد. نه زمانه و دور آن، نه جغرافیا و اقتضای آن، نه پُرسنده و نیاز آن، نه دولت و مصلحت آن و نه ... هیچ چیز نمی‌تواند دلیلی یا علتی برای تفسیر متن بیرون از دایره لفظ باشد.

       علوم معهود و مرسوم نیز برای کمک به عالِم برای پی‌بردن به همین ظاهر لفظ است و لاغیر . علومی چون ادبیات و معانی و بیان و منطق و...

       آیا گمان ندارید تحول فرهنگی بخصوص برای جامعه‌هایی چون جامعۀ ما با گذر از این پارادایم "سخت‌تن" و شکستن حصار بلند و سترگ آن ممکن خواهد شد؟  

       البته در این راه ملاحظات اخلاقی و تلاش برای تعادل بین میراث و اقتضائات "اکنونی" مهمترین پیش شرط حرکت به سوی تحول است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۲۸
عباس اسکندری

نظرات  (۶)

۲۸ آذر ۹۵ ، ۲۳:۲۷ میثم علی زلفی
این جمله قیمت طلا دارد
«برای آنها بیرون از لفظ و مدلولات لفظی، هیچ ملاک و وسیله‌ای دیگر برای تفسیر متن و نص وجود ندارد. نه زمانه و دور آن، نه جغرافیا و اقتضای آن، نه پُرسنده و نیاز آن، نه دولت و مصلحت آن و نه ... هیچ چیز نمی‌تواند دلیلی یا علتی برای تفسیر متن بیرون از دایره لفظ باشد»

+ کانالی که معرفی کردم را نمی دانم دنبال می کنید یا خیر ولی آیت الله سبحانی نماینده خودشان را برای مناظره اعلام کرده اند. خیلی جای خوشحالی دارد تشکیل چنین کرسی هایی در حوزه!
پاسخ:
سلام برادر . از بابت مرحمت سرکار ممنونم . 
- بله به لطف جنابعالی کانال را پیگیری کردم و به یکی دو کانال دیگر هم از جمله "مناظرات" مواجه شدم. خوشبختانه تعداد کثیری از دوستان بنده در قم در سطوح مختلف درس میخوانند و درس میگویند. درباره این جریان و موسسه آنها هم پرس و جو کردم. نظرات متفاوت بود ولی اتفاق بر آن بود که آنان هنوز در همان پارادایم قدیمی حوزه هستند و حتی برخی از مشایخ و اساتید فن، آنان را خیلی جدی نگرفته اند. 
- خود جناب آیت الله سبحانی حفظه الله، هم کم و بیش قائل به اصلاح و تهذیب اصول است، منتها به نظر میرسد بیشتر با الگوی رفتاری این جماعت سازگار نیستند. البته این در تخصص و اطلاع شما است. شما باید بگویید. 
- من نمی‌دانستم که نماینده معرفی شده آیت الله سبحانی (دکتر رضایی) برای مناظره در خصوص مباحث تهذیب اصول انتخاب و معرفی شده اند. گمان کردم که ایشان برای مناظره احتمالی و درخواستی آقای مجتهد شبستری درباره ناکافی بودن فقه و یا تمام شدن دوران آن معرفی شده اند! از تهران تا قم فاصله زیاد است. اینجا فقه را تمام شده می‌شمرند و در قم به دنبال اصلاح اصول هستند و هر دو طایفه با مقاومت جدی جریان معهود درحوزه مواجه اند. 
جریان اخباری گری و اهل حدیث در ایران چه قدر فعال است؟
پاسخ:
بسیار ، بسیار . منتها امروزه این جریان زیر سایه اسامی دیگر و جریانهای دیگر حضور دارد . 

۲۹ آذر ۹۵ ، ۱۶:۰۲ میثم علی زلفی
دوباره رفتم خبر کانال را دیدم چون در فضای کانال بود فکر کردم مربوط به موسسه فقاهت است. اما ظاهرا همان است که شما فرمودید.

+ در مورد اینکه علما آنها را جدی نگرفته اند چیز جدیدی نیست. به این راحتی ها علما کسی را جدی نمی گیرند. به هر حال صرف نظر از جدی گرفتن یا نگرفتن علما همین قدر که چنین کرسی هایی بوجود بیاید خوب است
پاسخ:
 گوشه نشین محضر اندیشه ام نما، آنجا که تاج تفکر بر سر شماست.
آیا امکان دارد تحول 5 را به معرفی شاخه های اخباری گری و ظاهرگرایی ایرانی اختصاص دهید؟
پاسخ:
از پیگیری شما ممنونم . راستش اگر بخواهیم بیشتر درباره این موضوعات بگوییم، از اصل موضوع تحول خارج میشویم. با این حال باید شکلی برای توضیح مطلب پیدا کنم. 

۰۱ دی ۹۵ ، ۱۸:۳۷ آسیه سادات بنیادی
سلام. به نظرم در مورد نص محوری اندیشه اخباری کمی سخن پیچیده تر است. هم اصولگرایی و هم اخباریگری در حال حاضر دارای انواع گزاره های نانوشته غیر متکی به نص هستند. به نظرم مشکل این تحول هراسی و تحول ستیزی نه متن محوری که از دست رفتن دقت و جولان ذهنی لازم و از هم گسیختگی اندیشه های بنیادین است. یکی از مظاهرش همان که اشارت فرمودید تقدسی بیمارگونه و حاکمیت یافته در عرصه اندیشه که میگوید مجموعه ای مقدس از اندیشه توسط سلف مقدس برای بشریت ارایه شده و هر چه هر جا یافت شود قبلا ما داشته ایم!!!  گویا ذهن عالم امروزی بنای جستجو و یافتن ندارد چه اصولی اش چه اخباری اش!!
در این باب بیشتر باید خواند و نوشت
سپاس از نوشته ارزشمندتان
پاسخ:
علیکم السلام . سرکار علّیه ، راستش در میان این یاداشت آوردم که اخباری گری قدیم زیر سایه اصولگرایی هنوز نفس میکشد. این به معنای آن است که پاره ای از جریان های اصولگرایی نیز در سیر تحول خویش زمینه هایی از نص محوری را پیشنهاد کرده که اخباریت را قوام میدهد. 
باری عقل اصولی البته که بیرون از مدار نقل نیست. ولی این میزان سنجی محل اختلاف جدی بین اصولیون است و امروزه طایفه ای از فقها بیرون از مبانی اصولگرایانه جاری عمل میکنند. 
اما من بیش از اخباریت گذشته از وجهی دیگر از اخباریت میترسم. اخباریگری جدید در لباسی نو و با تاکید بر سبک زندگی دینی و با عزم مبارزه با الگوهای سلوک غربی، رخ عیان کرده اند. شرح این داستان طولانی و بیان زوایای آن محتاج دقت بیشتری در بین اندیشمندان است. 
اخباری جدید انقلابی هم هست، مبارز هم هست، طرفدار علم هم هست، منتها .... 
خوب!چه خبر ؟  
۰۲ دی ۹۵ ، ۱۳:۰۶ آسیه سادات بنیادی
سلام. بله حق با شماست هم نص گرایی ما اسارت به بار آورده و هم به اعتقاد بنده عقل گرایی اصولی!!
اخباری گری به نظرم در قرن اخیر بیشتر در زایش و جولان بوده است چنانکه اصولکرایی را هم فتح کرده است از زوایایی و این نکته که فرمودید هم ک بخش ترسناک اجتماعی اخباریگری است که به نظرم چه بسا فرقه ساز شود.
سپاس
پاسخ:
ممنون از توجه شما .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی