بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی تلاشی است برای تفکر و نقد جزم‌هایی که ما را به حرکت واداشته و دل‌های ما را با خود می‌برد.
اگر اندکی تردید در این راه و دل‌سپاری به آن ایجاد شده باشد، پس باید بازاندیشید و قوام افکار و رفتار خود را بازبینی کرد.

بازاندیشی در کار فکر کردن و بازخوانی افکار گذشته است.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

استبداد رای

شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۴۱ ب.ظ
می‌دانم! کم می‌نویسم و دیگر از شور نوشتن و گفتگو خبری نیست! البته که روزگار کنونی عرصه را برای وبلاگ‌ها و تعاملات فکری آنچنان که مطمح‌نظر من بوده به شدت تنگ کرده‌است. گرچه فضاهای مجازی جدید، مثل تلگرام، مجال انعکاس اندیشه و تعمقات فکری و نظری نیست، ولی توانسته حتی در همین عرصه نیز چشم‌ها را و دل‌ها را به خود جلب کند. با این حال در تلگرام هم نمی‌نویسم.
آقای پسندیده می‌گوید علی‌رغم رویکرد آکادمیک، استبداد نظری دارم! نمی‌دانم او به کدام سابقه نظر دارد، کجا و کی استبداد رای در من دیده است، اما اگر راست و درست تشخیص داده باشد، شاید همین نکته موجب شده‌است که نتوانم راحت‌تر بنویسم و تعامل کنم. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۲۲
عباس اسکندری

نظرات  (۴)

ماهم استبداد رای ندیدیم. 
از دیدگاه‌های شما هماره بهره بردیم. مستدام باشید.
همین که مخاطب حق ندارد بین خطوط را بخواند و همین که راهی ندارد وسط متن بپرد و چیزی اضافه کند،‌ انگار نظر جناب پسندیده را تصدیق می‌کند! 
پاسخ:
مخاطب حق ندارد؟ اساساً ربطی با اعطای حق به مخاطب ندارد قربان، خوانش امری است "وقوعی" نه ذاتی ، امر وقوعی هم معطل حق ذاتی نمیشود و نمیتوان ربطش داد. با این توضیح حضرت مخاطب میتواند به راحتی بین خطوط و پشت صفحه و در برخی از خوانش ها حتی انگیزه مولف را نیز بخواند. خواندنتان پر برکت. 
رئیس منظورم این بود که از نوشته‌های شما هم رنگ و بوی استبداد رای میاید. 
همین استبداد را هم ما از بین خطوط خوانیدم دیگر :)) 
پاسخ:
رفیق جان خوب شما که این حرف را در کامنت پیش فرمودی! الان باید شرح میدادی چه نوع استبدادی را و چگونه ملاحظه فرمودی .  منتظرم که شرح بدهی نه تکرار، رفیق.
۰۵ آذر ۹۵ ، ۱۹:۲۸ آسیه سادات بنیادی
سلام. به نظرم فهم از جهتی برادر ناتنی استبداد رای است. اما آنچه به عنوان یک ویژگی اخلاقی به اسم استبداد رای به معنی گوش نداشتن در مقابل رای دیگران معروف است را به گمانم نشود به حضرتعالی نسبت داد. اما اتکای شما به فهم خودتان اگر اسمش استبداد رای باشد به گمانم دارید کما اینکه گریزی از آن نیست برای هیچکس مگر دیوانگان!!
پاسخ:
سلام . ممنونم. بله اشتراکات لفظی رهزن تفاهم و گفتگو هستند. مقاصد را به دلیل اشتراک لفظی از دست میدهیم. بله حق با شما است عموما معنی متفاوتی از این دال واحد در ذهن داریم. 
از سویی خیلی از ما فهمی ناخودآگاه از ثبات داریم. نوعی تلقی که اقتدار و حتی استبداد را به مشام می رساند. همین که "ثبات" و "اقتدار" در عرصه فکر و اندیشه در حوزه اخلاق فردی مورد بررسی واقع میشود، گاهی به نوعی اقتدار یا استبداد رای تعبیر میشود. 
مارکوزه خیلی عالی و به نحو دقیقی بر این شکل های اقتدار اشاره داشته است. میدانیم که طلب هژمونی به طور عادی در درون ما آدمیان ظهور دارد. ما چه آشکار و چه پنهان اغلب در تلاش برای استخدام نیروها و امکانها و حتی انحصار آن هستیم. اگر ضرورت های عقلانی ، وحی و اخلاق به کمک آدمی نیاید، آدمی چیزی جز همین تلاش برای استقرار هژمونی خود و تثبیت خواست و میل استخدام نیست. 
برخلاف ظاهر ، انتخاب یا شناخت راه میانه بین تعصب کور (استبداد اندیشه) با اباحی گری و ساده سازی های اعتقادی کاری صعب و سخت است. ما تلاش میکنیم بین این دو حد بمانیم که خودش همچون تیغه شمشیر باریک و تیز است. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی