بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی تلاشی است برای تفکر و نقد جزم‌هایی که ما را به حرکت واداشته و دل‌های ما را با خود می‌برد.
اگر اندکی تردید در این راه و دل‌سپاری به آن ایجاد شده باشد، پس باید بازاندیشید و قوام افکار و رفتار خود را بازبینی کرد.

بازاندیشی در کار فکر کردن و بازخوانی افکار گذشته است.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

رنج انتخاب

جمعه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۴۰ ق.ظ


مهمترین دلیل ما برای انتخاب‌های‌مان، اجبارهای زندگی است. اجباری که برآمده از نفس زندگی است. برآمده از مرارت و رنج بودن.

در مقیاس کوچک روابط و رفتار با دیگران، قانونی پیش روی من است: احترام به آدمیان قبولِ اندکی از  اجباری است که ما فرزندان آدم را در طول زندگی، تاریخ و حیاتمان در برگرفته است.               

اخلاقی ترین اقدام در قبال اعمال دیگران که شاید به میل ما هم نباشد، درک و بکارگیری این حقیقت است که آنان به دلیل ضرورت‌هایی بیرون از اراده خود این چنیند که اکنون هستند.

اگر اینگونه بنگریم و آنگاه به تعامل با دیگران بنشینیم، بهتر می‌توانیم آنان را درک کنیم و با سازگاری بیش‌تر به آنان و به خویشتن کمک کنیم تا شاید از مرارت زندگی بکاهیم. 

عجبا که انتخاب می‌کنیم تا مرارت‌های این روزگار بد قلق را فرو کاهیم. اما هر انتخابی خود آبستن اجبارهای بزرگتر و طولانی‌تر است. پس انتخاب‌های ما جز اجبارهای معلوم و نا معلوم زندگی مان معیار دیگری ندارد.

بهتر است کمی آرام بگیریم.    

----------------------------------------------------------

نوشته شده در پنجشنبه نهم مهر ۱۳۸۸ ساعت 13:39 شماره پست: 21
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۲۰
عباس اسکندری

نظرات  (۳)

یک پاراگراف چند خطه و همزمان صحبت از چندیدن موضوع؟! صحبت از مقیاس های کوچک انتخاب در دایره ی تعاملات زندگی با مقدمه ای بسیار مختصر از اجبارهای زندگی؛ حکایت از ان می دارد که زندگی اجتماعی آدمی چقدر میتواند مرارت بار باشد!(حتما همینطور است)

به اسطوره خلقت نخستین انسان یعنی کیومرث توجه کنید:
"گیو مرد نخستین بشری است که اهورا مزدا بیافرید؛گیومرد برای یاری اهورامزدا افریده شد و از این جهت است که او را به شکل ادمیان و با قامتی بلند ، چون جوانی پانزده ساله بیافرید.گیومرد و گاو اوگدات هردو از خاک پدیدار گشتند. گیو مرد را چشمانی درخشنده بود چنانکه از راه دور یارای دیدن داشت. گیو مرد و گاو اوگدات تا سه هزار سال در آرامش و آسایش می زیستند. در این سه هزار سال گیو مرد از جای خود نجنبید و هیچ چیز نخورد و نگفت و تکلیف دینی بجای نیاورد و ستایش آفریدگار نکرد ، اما فکر آن را در سر داشت. تا این هنگام فنا و زوال و پیری در او راه نداشت ، ولی از این پس اهریمن اورا فناپذیر و در گذشتنی کرد و از این روی نام گیو مرد به این آفریده داده شد."(به نقل از  گنجینه ی تاریخ ایران / تالیف استاد عبدالعظیم رضایی)
مطابق با این اسطوره کیومرث سه هزار سال در آرامش و بدون حرکت زندگی میکند. پس از حمله ی اهریمن سی سال دیگر زندگی می کند و می میرد. حرکت و جنبش در زندگی جانداران تنها از ان روست که انان میرنده هستند، و این مسیر انتخابهای اجباری برای تمامی آنان، پایان مشخصی رقم زده؛ تنها انتخابها در این میان تاخیر در زمان این پایان خواهد بود.

پاسخ:
داستان و اسطوره ، حکایت زندگی است . و زندگی جدی تر از داستان . رنجها اکنون در دستان مایند و با ما سخن میگویند نه از پس اسطوره و تاریخ و افسانه .
درک مهمه ولی مرز درک کردن تاکجاست؟ 
احساس میکنم خیلی از این مفاهیم جدید که در زندگی های ما پر رنگ شده حساسیت های اخلاقی و دینی و هنجاری مونو تحت الشعاع خودشون قرار دادند. به بهانه درک کردن و درک شدن دایره تسامحی حداکثری تو همه زمینه ها رشد میکنند.
پاسخ:

درک شدن و درک کردن اگر تسامح زندگی را بیفزاید کم و بیش خوب است .

۲۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۳۱ آسیه سادات بنیادی
سلام. مرارت و رنج بودن!
اما من بیشتر لذت بودن را میشناسم، شاید نه مثل سالها پیش، اما هنوز میپندارم بودن از جنس لذت است.
 اجبارها را هم تیله هایی برای بازی کردن میپندارم. اگرچه گاهی از سماجت این تیله ها اشک میریزم.

پاسخ:

لذت زندگی تان همواره باد

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی