بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی

اندیشیدن درباره خود و جهانی که به زودی پایان مرا نوید خواهد داد

بازاندیشی تلاشی است برای تفکر و نقد جزم‌هایی که ما را به حرکت واداشته و دل‌های ما را با خود می‌برد.
اگر اندکی تردید در این راه و دل‌سپاری به آن ایجاد شده باشد، پس باید بازاندیشید و قوام افکار و رفتار خود را بازبینی کرد.

بازاندیشی در کار فکر کردن و بازخوانی افکار گذشته است.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

خودبنیادی فردگرایانه

يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۰ ب.ظ

     شاید پذیرای این نظر باشید که وضعیت فعلی ما، ما مردم، فرهنگ‌مان و کشورمان، بیرون از ارادۀ ما است. در بیان خصلتِ این وضع، بسیاری از اندیشمندان تلاش کرده‌اند از مفهوم "وضعیت‌گذار" سود برند. در میانۀ سنت و مدرنیته ماندن و امید به گذر کردن از وضع گذشته به آرمان مدرنیته. پنهان نیست که این توصیف آشکارا توصیفی سوگیرانه است؛ که در آن نقطه آمال و مقصود نهایی مدرنیتۀغربی است و نگرانی و شِکوه، از دیریاب شدن آن مقصود، طولانی شدن دوره گذر و بلاتکلیفی انسانِ‌شرقی در میانۀ راه است.

     از جمله مهمترین عوارض چنین وضعی مواجهه با عوارض مدرنیته و سیئات آنست؛ بی‌آنکه حسناتش پیشتر به ما رسیده باشد. فردگرایی‌ خودبنیان، حاصل طغیان بی‌بنیادی امروزینِ انسان‌غربی یا بنیادِ رفتار و افکار او بر اهواء فردی است که در سیر تزایدی تکنوترونیک امروزین روزبه‌روز فربه‌تر نیز می‌شود و از خلال صنعت رسانه و هنر مدرن، جامعۀ "درمیانه‌ایستاده" ما را نیز دامن‌گیر کرده‌است.

       این وضعیت وضعیتی است که در نوک پیکان نقد و طرد منتقدین قرار دارد. و هزار تأسف که این صورت زندگی، اکنون در میان بسیاری از مردم ما، همگانی و مقبول عام نیز شده است. عمومیتی که هرگز روایت مشروعیت نیست.

     فردگرایی و خودبنیادی امروزین به هیچ رو جوهر فلسفی و نظری دهه‌های آغازین قرن هجده میلادی را ندارد. نه بکلی اعتنایی به فردگرایی‌لیبرالی دارد و نه از سرمنشأ خود، آگاهی.

      این فردگرایی به معنای اقامه خود به هر طریق و امکانی است. و پاسخی به بحران هویت جامعه و زندگی غربی است که فرد انسانی را در این روزگار، پیشاپیش درگیر با خود متولد می‌کند.

     هرتلاشی برای اقامۀ ارزش‌های عمومی یا دفاع از قوانین اجتماعی، تلاش‌های فاشیستی برای "یکسان‌سازی" آدمیان یا اقدامی استالینیستی برای "کنترل‌سیاسی" تلقی و معرفی می‌شود و اینگونه است که ارزش‌ها مشروعیت و دوام‌ خود را از دست می‌دهند.

      در چنین نظامی، ارزش‌ها به شدت کم، با بردِمحدود، خودبنیاد و در نتیجه در سطح اجتماعی هنجارشکن است. در واقع ارزش‌ها اصلاً و اصالتاً ارزش نیستند. زیرا ارزش باید سیر تاریخی تکوین و تحول طبیعی را طی‌کرده تا به‌صورت ارزش‌های اجتماعی منشاء تولید هنجارها و ُنرم‌های رفتاری باشند. اما سیالیت و تغییر دائمی ارزش ها، در حقیقت به معنای نفی ارزش‌های استوار و هنجارهای اجتماعی است.

       فردِ امروزی راه خود را آنچنان که کیف و خوش‌آیندش را تأمین کند بی‌ملاحظه اخلاق، تعهد، جامعه، ملیت، دین و ... می‌جوید. چنین فردی تنها درگیر اِبراز وجود و ناراسیس هم‌ذات او است. این شیفتگی به خود نیز نه از سر اعتماد به نفس بلکه از انکار همه‌کس و همه‌چیز برخواسته است. هیچ ملاک و مناطی بیرون از خودِ فرد صلاحیت ندارد و نمی‌تواند در باب رفتار فرد داوری کند. هیچ حکمی مشروعیت ندارد و تنها قاضی رفتار و افکار هر فرد در انتها، خود اوست. نه جامعه را مجال و اعتباری است، نه دین، نه اخلاق، نه قرارداد و ...

       در نتیجه تکه و یکه بودن حاصل این کنشِ جدید و وضع جدید است. البته این فرهنگ رفتاری در هر عرصه‌ای به شکلی رخ عیان می‌کند و بدیهی است که می‌تواند در جایی همۀ چهرۀ خود را رو کرده و در جایی دیگر تنها برخی شواهد حضور آن را ببینیم. امّا به هر روی نسلِ جوان، در معرض امواج سهمگین جهانی‌شدن فرهنگی بشدت تحت تأثیر آن است.

      یکی از اشکال ظهور چنین بیماری همه‌گیری سیطره نولیبرالیسم اقتصادی و سودگرایی تام و تمام در غرب و شرق عالم است. که معیشت ما را آلوده و اخلاق زندگی را تخریب می‌کند. اینچنین است که "سوداگرایی" به جای ارزش‌مداری، در ذات کنش فردی و اجتماعی اکنون ما حضور دارد و بشدت دلبری می‌کند.

      عطف‌توجه بی‌حد و حصر به‌میل و فضای خصوصی و «تولید» هم‌عنان برای پر کردن این فضاهای خالی با هزاران تنوع، وضعیتی است که سوداگرایی «بازار آزاد» بشدت به استواری آن و همه‌گیر شدنش قیام کرده‌است. چرا که سود در بی‌حد و اندازه ترین مقدار آن در سایه رواج و عمومیت چنین ساختاری از روابط فرهنگی- اقتصادی ممکن است.

      در حال حاضر بحث اَبزار زندگی و وسایل حیاّتِ متنوع مطرح نیست که مثلاً فرد بتواند از میان آنها به میل خویش انتخاب و مصرف کند. بلکه چیزی فراتر از آن، فرد مدرن می‌تواند به هر شکل و نحوه‌ای بی توجه به هنجارهای اخلاقی و اجتماعی، همۀ وضعیت بودنش فردی‌اش را خود طراحی ‌کند؛ به شرط آنکه هزینه لازم را بپردازد. و البته برای کسب درآمد و پرداخت هزینه استقلال خودبنیادانه انسان مدرن، هر اقدام، و هر صورتی از معاملات، مجاز است؛ زیراکه هیچ ارزشی عملاً مانع او نمی‌شود.

قانون نیز در اکثر مواقع، تنها محیط‌های کنش فرد مدرن  را به نفع همگان (و نه جامعه) محدود می‌کند.

       به هر حال شکل زندگی مدرن دیگر از هیچ چارچوب فرهنگی پیروی نمی‌کند. نه خانه تابع معماری ملی است، نه لباس پیرو فرهنگ پوشش ملی یا مذهبی، و نه زبان به مقتضای استقلال فرهنگی حساسیتی را برمی‌انگیزد، زبان ملی روز به روز رو به اضمحلال و نابودی است. روزنامه، مجله، فیلم، کتاب و کلاً همه محرک‌های هیجانی و خلاصه همه نظامات رفتاری در ذیل فرهنگ تبلیغی و هژمون فردگرایانه (و فعلاً فرهنگ نولیبرالی غرب) ترویج و اعمال می‌گردد.

       در این وضعیت بی‌هنجاری، فرد در تعیین نحوۀ خاص و یگانه زندگی خویش و تجهیز آن، باری دیگر به تخلیه حس ناراسیتی خود مشغول می‌آید. زیرا مصرف و سیطرۀ آن، عرصه ابراز وجود فردگرایانه و نمایش فردیت جدید است.

     احساس تنهایی، بی‌معنایی زندگی، طغیان، بدبینی و خلاصه تخریب و خودکشی حاصل فرهنگ فردیت جدید است. او به غایت تنها انگار است. معلوم است که فرد برای خروج از مدار تنهایی باز هم بیشتر و بیشتر به نمایش و اثبات خود رو می‌آورد و اثبات یگانه و منحصر به فرد بودن خود را با "تفاوت" و "مصرف بیشتر" فریاد می‌زند و از بد حادثه این تلاش باز هم تنهایی او را عمیق‌تر و حادتر می‌کند.

      اهواءجمعی که جمع‌عددی و متراکم همین خواست‌های خودبنیاد فردی است، گسترده ولی تهی‌مایه است. متنوّع ولی سطحی است. طبیعی ولی غیر اخلاقی است. مبتنی بر محاسبۀ سود و رویگردان از ارزش و خلاصه هزاران بدی را در قالب طبیعی و واقعی و عقلانی می‌جوید. و همین‌ها به اراده معطوف به تباهی آنان مشروعیت و دوام می‌دهد.

____________________________________________________

پی‌نوشت: این متن تلخ و تا اندازه‌ای ایدئولوژیک، (با مقداری تفاوت) در روز دوشنبه دوازدهم اسفند ۱۳۸۷ در وبلاگ قدیمی بازاندیشی مندرج شده بود.   


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۲۹
عباس اسکندری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی